هر جملهای مثل کلام اسناد دارد؛ ولی کلام خاصتر از جمله است؛ پس جمله اعم است. ممکن است چیزی جمله باشد؛ ولی کلام نباشد. هر جملهای کلام نیست؛ ولی هر کلامی جمله است؛ مانند آیه «لا تقربوالصلوه» اسناد دارد؛ ولی با «انتم سکری» تکمیل میشود. به همین دلیل جمله هست؛ ولی کلام نیست.
رابطه، عموم و خصوص مطلق میشود؛ یعنی هر کلامی به طور طبیعی از معبر جمله رد میشود؛ منتها بعضی کلامها بیشتر از چند جمله میخواهند؛ مثلاً در سوره ناس ملک و اله و رب را بدل گرفتیم. اینطوری میشود که قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ تا آخر سوره و قُلْ أَعُوذُ بِمَلِکِ النَّاسِ تا آخر و قُلْ أَعُوذُ بِإِلهِ النَّاسِ تا آخر. درواقع سه جمله گرفتیم بهخاطر بدل. میخواستیم بگوییم که نقش بدل را یادآوری کنیم که بدل در مقام تکرار جمله است؛ بنابراین سه تا جمله آمدند؛ ولی همراستا با هم هستند و خدا میخواهد که فرد این سه تا را با هم ببیند؛ بنابراین با اینکه سه تا جمله آمده است؛ ولی یککلام را درست کرده است.
زمانی که قل در آیه میآید، فعل امر است و تا مفعول نداشته باشد کامل نمیشود و یک جمله میشود. در خود جمله بودن قل که مفعولشان جمله است، باید برایشان حساب دیگری در نظر بگیریم. اینجا جمله در حکم مفرد است.
دو حالت وجود دارد: یا بسمالله را متعَلق در سوره میگیرید که در این صورت جمله است و کلام نیست و اگر متلعَق آن را فعل محذوف بگیرید کلام است؛ مثلاینکه بگوییم ابتداء میکنم به بسمالله الرحمن الرحیم. این دیگر بستگی به نظر تفسیری فرد دارد. حضرت امام بسمالله را جمله میگیرند و کلام نمیگیرند. شما حتی بسمالله های نماز را نمیتوانید بدون نیت خود آن سوره بخوانید و اگر بدون نیت آن سوره بخوانید، حضرت امام قبول نمیکنند. بسمالله سوره توحید را باید بهعنوان سوره توحید بخوانیم. این یعنی جمله هست؛ ولی کلام نیست. حضرت علامه در تفسیر سوره حمد، معتقدند که محذوفش ابتدأ (شروعکردن) است. ایشان بسمالله را یککلام میگیرند. ما این را میخواهیم یاد بگیرید که بسمالله جمله است به این دلیل و کلام است به این دلیل. نمیخواهیم که شما یکی از آن دو را قبول کنید. هر وقت مجتهد شدید، یکی از آن دو را قبول کنید.
شما فرض را بگیرید که حد کلام را نتوانستید در نظر بگیرید یا اینکه در حد کلام اشتباه کردید. هر دو حالت را بگیرید و جلو بروید و بعد میبینید که خود کلام آنقدر وضوح دارد که اگر حد کلام را تغییر بدهید به شما میگوید که چه اتفاقی میافتد. ما سوره یوسف را به این دلیل انتخاب کردیم که اگر یک فیلمساز بخواهد حد کلام را مثلاً تا آیه ده یا یازده بگیرد، باید صحنه یاد شده در آیه ۱۱ و ۱۲ را در صحنه آیه ۱۰ بگیرد و اگر قطعش کند میتواند آن را وارد صحنه دیگری کند و میتواند زمین را تغییر دهد. ما نمیتوانیم بگوییم که اصل با تغییر موضوع است. در داستانها حد کلام بهواسطه تغییر مخاطب هم مشخص میشود.