قالب‌های بیانی، قالب‌هایی هستند که از قرائن، مثل داستان به دست می‌آیند و قالب ادبی از ظاهر مثل امرونهی به دست می‌آیند. در قالب‌های بیانی از موضوع داستان، امرونهی استخراج می‌شود. البته این‌ها قابل تبدیل به هم هستند، مثلاً اگر در آیه‌ای خداوند مؤمنین را به واسطه خصلتی تشویق کرده است، فردی که فاقد آن خصلت است باید برای خود توبیخ فهم کند؛ بنابراین قالب‌های بیانی متناسب با مخاطب می‌توانند فهم‌های متعددی داشته باشند.

بهتر است ابتدا قالب ادبی استخراج شود و بعد قالب بیانی. تا قالب ادبی فهم نشود امکان فهم قالب بیانی وجود ندارد

از قالب ادبی لحن و از قالب بیانی القا فهم می‌شود، این که خداوند امر کرده، استفهام کرده و تهدید کرده است، از قالب ادبی قابل‌استخراج است که در گزاره خود را نشان می‌دهد. در قالب بیانی گزاره وابسته به فهم مخاطب است، مثلاً در سوره کوثر، برای پیامبر و مؤمنین بشارت است و برای دشمن پیامبر تهدید. القا به مخاطب در گزاره اظهار می‌شود.